یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”!
نصيحت غضنفرانه : اگر حس کار کردن در شما پيش آمد صبر کنيد تا اين حس کاذب از بين برود
يه نفر ميره جوراب فروشي ميگه آقا جوراب ميخوام فروشنده ميگه:مردونه ؟يارو دست ميده ميگه: مردونه
حيف نون ميره خونه ميبينه زنش نيست همه جا رو ميگرده يهو يادش مياد مجرده!
گدائه به يه نفرميگه:صدتومن بده بااتوبوس برم خونه،طرف ميگه:من فقط 2000تومني دارم
گدا:اشكالي نداره،ديگه مجبورم با آژانس برم
حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!
استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی می شی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: بله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروسی می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!
برای دیدن بقیه اس ام اس ها به ادامه مطلب برید
خواهر دوستم پراید 111 ثبت نام کرده بود، رفت ماشین رو تحویل گرفت دید نه ضبط داره، نه باند داره، نه حتی فندک داره. پول اینا رو برداشتن بهش برگردوندن. زنگ زده به داداشش میگه اینا رو نداره، پسره میگه
استارت بزن ببین موتور داره ؟
ميگمااااااااااااااااااااااا
گلابی کیلو 11 تومن! از این به بعد کسی بهتون گفت گلابی باید احساس غرور کنید. گلابیا!!!!!!!!!!!.
ه غضنفر میگن اگه همسر آیندت رو پیدا کنی چیکار میکنی ؟
میگه : یه چَک میزنم تو گوشش میگم تا حالا کجا بودی؟!
نام رئیس جمهور کره شمالی کدام است؟
1. کیم ایل سونگ
2. بستنی ایل سونگ
3. فالوده شیرازی ایل سونگ
4. سونگ ایل یخمک !!
يارو كارخانه سفيد آب ميزنه واسه اينكه فروشش بيشتر بشه وسطش مغز گردو ميذاره.
چنگیز خان مغول و هیتلر دو تا شون با هم به اندازه پراید آدم نکشتن !
روایت هست تو بهشت بنزین لیتری ۵۰۰ ریاله …اونم عمرا اگه فرشته ها بزارن حساب کنی!
روزی رو میبینم که داریم سنگ میخوریم یهو یه تیکه نون سنگک میره زیر دندونمون!!!
یارو تو اتوبوس هی میره صندلی شماره 3 هی میره شماره 15
ازش میپرسن چرا اینکارو میکنی؟
میگه خیر نبینه اونی که گفت دوتا صندلی بگیر شب راحت بخوابی!
غضنفر میخواد به یه انگلیسی طرز تهیه دوغ یاد بده میگه:
it is a ماست
in the مشک
after شلق و پلق شلق و پلق
حیف نون می ره هتل... صبح روز اول می ره توی رستوران هتل صبحانه بخوره، می بینه روی تابلو نوشته: "از ساعت ۷ الی ۱۱ صبحانه... از ساعت ۱۱ الی ۵ ناهار و از ساعت ۵ الی ۱۱ شب شام سرو می شود..."
پیش خودش می گه: پس من کی وقت کنم برم شهر رو ببینم؟
منبع: smssara.rzb.ir