غضنفر داشت دنبال جاي پارک مي گشته اما پيدا نمي کرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارک برام پيدا کنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم که يه دفعه يه جاي پارک مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا کردم .
پادشاهی به مزرعه ای رفت و به کشاورزش گفت : بکار که هرچه بکاری ما می خوریم .
کشاورز گفت: علاحضرت دارم یونجه میکارم
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی